امروز حالم خراب بود و هست. سر مسائلی که بگذریم...
قبول. شما فکر کنید من شکست عشقی فلان، من هم اعتراض نمیکنم، چون اعصابش نیست که برایتان چیزی شرح دهم.
حرفم الان این است که ضعف کردهام که لاک بزنم. لاک شاید حالم را بهتر کند. یک لاک دارم، سبز پستهای خوبی است. دلم آن را میخواهد، ولی فردا باید بروم با دو سه تا استاد حرف بزنم که یکیشان توهم دارد که میخواهم مخش را بزنم و بگیرم ترتیبش را بدهم (حضرت استاد در مورد دخترها اینطور فکر میفرمایند) آن یکی هم مقادیری مذهبی است و ممکن است با لاک که ببیندت جواب درست ندهد. از آنجا که به جواب هر دوشان نیاز فوری دارم، فردا بدون لاک میروم و باید عرض کنم که گه بگیرد...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر