قبل خواب که مسواک میزند و سرش را میگذارد روی بالش کناری یا روی شانهی من، وقت بوسهی آرام شبانه، وقت درهم رفتن دهانها، وقت حرفهای روزمره زدن، در تاریکی و با صدای آهسته، وقت حرفهای خودمانی، وقت «دوستتدارم» گفتنهای مدام، وقت درهم پیچیدن نفسها از فرط نزدیکی تنها، دهانش بوی کاج دارد... بوی صمغ کاج، بوی جنگل، بوی آرامش...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر